عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 551
نویسنده : یه بنده خدا

در شماره‏ي قبل سخن از داستان انساني بود كه قدر و استمرار و ارتباطِ گسترده‏ي او، گزارش از عظمت او مي‏دهد. همان گونه كه كارخانه‏اي با عظمت، نيازمند مهندس توان مند و كارا است، انسان، با اين شاخصه‏ها، ناچار و ناگزير از رهبر و هدايت‏كننده‏اي آگاه و آزادِ از كشش‏ها است، تا او را به افق‏هاي متناسبِ با استعدادهاي سرشار و بي‏نهايت آدمي به جريان انداخته و هدايت كند. رهبر دل سوز و مهرباني كه خود، خليفه و جانشين خدا است، و وصيّ اوصياء، و حافظ اسرار الهي، و بقيّة الله، و انوار زاهره و درخشان، و فرزندِ نشانه‏هاي درخشان و خيره كننده، و فرزند خاندان پاك و مطهر، و جايگاه استقرار علوم نبويّ و مركز علم‏هاي نبيّ اكرم  است.
 و با بيان ويژگيهايِ شاخصه‏هاي ديگرِ آن اُسوه‏ي سترگ، مي‏رويم تا خوشه‏هاي معرفت را در سبد قلب و جان خويش آذين كنيم و در گروه راه يافتگان آستانِ ((باب الله)) و درگاه خدا راهياب شويم.
  السلام عليك يا بابَ الله الّذي لايُؤْتي إلاَّ منه؛
 سلام بر تو كه آستان و درگاه خدا هستي و تنها، از آن آستان مي‏توان به سوي تو راه يافت.
 اگر به خانه‏اي بخواهي درآيي، چاره آن است كه از در آن وارد شوي. در كلام خدا آمده است:(... و اْتوُا البيوت مِنْ أبْوابها...)(1)
  ((مَنْ أتاكم نجي و مَنْ لم يأْتكم هلك))(2) هر كس به نزد شما آيد تا معبود خويش را بجويد و نحوه‏ي سلوك خويش را به چنگ آورد، او نجات يافته است و اگر از اين درگاه و باب، وارد نشود، هلاكت‏اش، حتمي و قطعي  است.
 آناني كه با ((غار)) آشنايي دارند، اين معنا را بيش‏تر درك مي‏كنند. در غار، بي‏حساب نمي‏شود به راه افتاد؛ زيرا، ورود از هر دريچه‏اي، غارپيما را در فضاي خاصّي وارد خواهد كرد. نيز اگر در بيابان، سرگردان مانده باشي و بدون حساب، به اين سو و آن سو بروي، چه بسا، مرگ را در آغوش كشي. شيطان‏ها، براي به انحراف كشاندنِ انسان‏ها، باب‏هاي فراواني را در كنار هر باب اصليِ هدايت گشوده‏اند و آن‏ها را آراسته‏اند تا دل فريب‏تر باشند و اين گونه مي‏خواهند در فضاي شلوغ، با شعارهاي فريبنده از ((سبيل الله)) افراد را باز  دارند.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 662
نویسنده : یه بنده خدا

نوشته‏ي حاضر تقرير سلسله‏ي درس‏هاي ((حديث‏شناسي مهدويت)) از استاد شيخ نجم الدين طبسي است كه در ((مركز تخصّصي مهدويّت)) در قم براي جمعي از طلاّب و دانش پژوهان ارائه شده است. از تلاش برادر حجةالاسلام سيد حسن واعظي از دانش پژوهان كوشاي اين مركز در تدوين اين درس‏ها سپاسگذاري مي‏شود.

مقدّمه‏
روايات زيادي درباره‏ي غيبت امام زمان(عج) از وجود مبارك پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله و ائمه‏ي اطهارعليهم السلام وارد شده است.
برخي از آن‏ها، درباره‏ي وقوع غيبت است، چنان‏كه فرموده‏اند: ((قائم ما را غيبتي است بس طولاني))(1) و گروهي از آن‏ها، طولاني بودن مدّت آن را مطرح كرده‏اند.(2) نيز در بعضي از آن‏ها، براي غيبت، حكمت‏ها و فوائدي مطرح شده است، هر چند فلسفه‏ي اصلي آن، ظاهراً، بيان نگرديده است، بطوريكه فرموده‏اند: ((ما، مأذون نيستيم علّت آن را بيان نماييم)).(3) پس معلوم مي‏شود علّت حكيمانه‏اي براي غيبت وجود دارد، چرا كه خداوند حكيم، كار عبث و بيهوده انجام نمي‏دهد، هر چند در روايات به آن تصريح نشده است. و دسته‏اي نيز شرايط و اوضاع پيش از ظهور را مطرح كرده‏اند و...
يكي از بحث‏هاي مهم در موضوع مهدويّت، بحث غيبت است.
عالمان و فقيهاني مانند ثقةالاسلام كليني، شيخ صدوق، شيخ طبرسي، مرحوم نيلي، علامه مجلسي،... تعليل‏هايي آورده‏اند كه بعضي از آنها، در خود روايات هست و بعضي از استظهارات خودشان است.كه در لابه‏لاي اين روايت، به نكاتي مانند كيفيت انتفاع و استفاده‏ي مردم از آن حضرت در دوران غيبت، اشاره مي‏كنند وجوهي را در مورد تشبيه غيبت حضرت به خورشيد پس ابر دارند كه ما اين بحث را بعد از بررسي علل غيبت، ذكر خواهيم كرد.
ما، در اين نوشتار، سعي داريم كه ابتدا، رواياتي كه در ارتباط با سبب غيبت است، بيان كنيم، سپس آن‏ها را از نظر سندي و دلالي بررسي كرده و در پايان نتيجه بگيريم. بنابراين، بحث را در سه مرحله پي مي‏گيريم.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 865
نویسنده : یه بنده خدا

پيش در آمد
نويسنده، در هنگام نوشتن مقاله‏ي نعماني و كتاب غيبت، به بحث مشايخ نعماني كه رسيد، با نام ((علي بن حسين مسعودي)) برخورد كرد. شناخت دقيق وي، نيازمند بررسي اتّحاد وي با صاحب مروج الذهب بود، لذا ضميمه‏اي براي بحث در اين موضوع در نظر گرفت، ولي گستردگي بحث، طرح كردن مستقل آن را ضروري ساخت، بدين سان، مقاله‏ي حاضر شكل گرفت.
گفتني است كه اين مقاله، علاوه برارتباطي كه با نعماني صاحب كتاب غيبت دارد، به بحث از مؤلِّف اثبات الوصيّة - كه يكي از كهن‏ترين منابع مبحث امامت است و فصل پاياني آن به حيات امام عصرعليه السلام اختصاص دارد - نيز مي‏پردازد، لذا از دو زاويه، مي‏توان آن را در شمار مباحث منبع‏شناسي مهدويّت جاي داد.

آغاز سخن‏
علي بن حسين مسعودي، مورّخ نامداري است كه كم‏تر پژوهنده‏اي را در حوزه تحقيقات اسلامي مي‏توان يافت كه نام وي و دو كتاب ارج‏مند مروج الذهب و التنبيه والاشراف را نشنيده باشد. فهرست آثار وي در رشته‏هاي گوناگون تاريخ، كلام، فرقه‏شناسي، اصول فقه، نشان از گستره آگاهي‏هاي وي مي‏دهد. با اين وجود، او، در عصر خود و مدّت‏ها پس از آن، چندان شناخته شده نبود. لذا ترجمه‏ي احوال شايسته‏اي از وي در آثار مورّخان و تراجم نگاران نيافتيم. نخستين بار، نام مسعودي، در فهرست ابن نديم آمده، در اين كتاب، به جز ويژگي‏هاي فردي وي، تنها دو جمله ذكر شده است: ((هذا الرجل من أهل المغرب... مصنّف لكتب التواريخ و أخبار الملوك.))(1). سپس نام چند كتاب وي - كه احياناً با تحريف هم همراه است - ديده مي‏شود. ابن نديم، هيچ سخني درباره‏ي گرايش مذهبي مسعودي ذكر نكرده است.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 1048
نویسنده : یه بنده خدا

در شماره‏هاي گذشته، پس از تبيين قلمروهاي بحث‏هاي تاريخي عصر غيبت كبرا، در نخستين قلمرو، به تاريخ زندگاني امام مهدي‏عليه السلام پرداختيم و آغازين بحث را به تمهيدات و زمينه سازي‏هاي فرهنگي و تربيّتي قرآن و پيامبر اسلام و اهل بيت عصمت‏عليهم السلام براي غيبت طولاني امام مهدي‏عليه السلام اختصاص داديم.
در اين مقاله، به دو سؤال درباره‏ي غيبت كبرا پاسخ مي‏دهيم.
سؤال يكم - چرا امام مهدي‏عليه السلام در محيطي كاملاً مخفيانه، زندگي خود را شروع كرد تا به تعليل و تحليل و استدلال بر غيبت او بپردازيم؟ آيا واقعاً اصل غيبت براي امام مهدي‏عليه السلام امري اجتناب‏ناپذير بوده است؟ آيا راه‏هاي ديگري براي رفع مشكل وجود نداشته است؟

سؤال دوم - چرا امام مهدي‏عليه السلام بايد غيبتي طولاني داشته باشد؟

پرسش يكم - آيا غيبت براي امام مهدي‏عليه السلام امري اجتناب‏ناپذير بوده است؟
انحرافِ مسيرِ خلافت - پس از پيامبر خاتم‏صلي الله عليه وآله وسلم - جامعه‏ي اسلامي و جهان اسلام را به حكومت حاكماني خودكامه و مستبد و حريص بر مُلك و زراندوز و شهوتران گرفتار كرد.
روايات پيامبر خاتم‏صلي الله عليه وآله وسلم مبني بر ضرورت براندازي قدرت حاكمانِ ستمگر و منحرف از صراطِ مستقيمِ و انسانيّت، به دست فرزندش مهدي موعود - كه از نسل حسين بن علي است - به گونه‏اي بود كه ستمگران را نسبت به تولّد و حضور مهدي آل محمدعليهم السلام حسّاس كرده بود.
دوستان و يارانِ اهل بيت‏عليهم السلام - كه از ستمگري حاكمان مستبد، به ستوه آمده بودند و انتظار قيام قائم آل محمدعليه السلام را در برابر ستمگري‏هاي خانه‏مان سوز مي‏كشيدند - همواره، از قائم آل محمد سؤال مي‏كردند و امامانِ معصوم نيز ضمنِ تبيينِ شرايط لازم براي يك قيام جهاني و گسترده، نويد تولّد و ظهور آن قائم آل محمدعليهم السلام را به شيعيان خود مي‏دادند و آنان را به انتظاري سازنده دعوت مي‏كردند.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت , غیبت ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 931
نویسنده : یه بنده خدا

در چند مقاله‏ي پيشين درباره‏ي ((جزيره‏ي خضراء)) و تطبيق نارواي آن با ((مثلث برمودا))، مباحثي مطرح شد.
قسمتي از آن مقاله‏ها، اشكالات سندي و متني داستان و بخشي از آن‏ها، بيان ويژگي‏هاي تاريخي، جغرافيايي، سياسي منطقه‏ي موسوم به ((مثلث برمودا)) بود.
وجود ده‏ها شهر و بندر و تردد هزاران كشتي و قايق و هواپيما به آن منطقه و برگزاري بزرگ‏ترين مسابقات قايقراني از سواحل آمريكا تا جزيره‏ي برمودا، گواه كاملي است بر اين كه آن چه در دهه‏هاي پنجاه و شصت ميلادي در برخي مطبوعات و رسانه‏هاي معتبر! انتشار يافته، فضا سازي امريكايي‏ها براي ايجاد تشنّج در منطقه و نا امن نشان دادن آن بوده است تا از يك سو با عمليّات مرموزانه، با انقلاب كوبا مقابله كنند و از سويي ديگر، با القاي فضاي ناامن، زمينه‏ي حضور بيش‏تر خود را در منطقه فراهم سازند.
شبيه اين موضوع را در زمان جنگ تحميلي عراق عليه ايران و پس از آن در منطقه‏ي خليج فارس، مشاهده مي‏كنيم. با تلقين ناامني، ناوهاي آمريكايي و متّحدان‏اش، روانه منطقه شدند و اهداف خود را دنبال كردند.
خوانندگان و كساني كه مايل به پژوهش در اين زمينه هستند، مي‏توانند با استفاده از شبكه‏ي جهاني اينترنت و جست و جوي كلمه‏ي ((BERMODA)) اطّلاعات كاملي از وضعيّت كنوني منطقه برمودا و جزاير مختلف آن به دست آورند و حتّي بليط هواپيما و كشتي و هتل را در آن منطقه رزرو كنند.

وضعيّت كنوني جزاير برمودا
برمودا، يك مستعمره‏ي خودگردان بريتانيايي در اقيانوس اطلس شمالي است. اين منطقه، مجمع الجزايري متشكّل از هفت جزيره‏ي اصلي و صد و هفتاد جزيره‏ي كوچك و صخره‏اي است. اين مجموعه، در هزار و پنجاه كيلومتري كيپ‏هاترآس (كاروليناي شمالي در ايالات متّحده) واقع شده است.
اين مجمع الجزاير، چهل كيلومتر طول و كم‏تر از هزار و ششصد متر، پهنا دارد. هميلتون، مركز اين مجمع الجزاير است.(1)



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت , جزيره‏ خضراء , برمودا , ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 636
نویسنده : یه بنده خدا

همان گونه كه مي‏دانيم، پس از درگذشت رسول خداصلي الله عليه وآله نزديك به دو قرن، از كتابت و تدوين احاديث رسول خداصلي الله عليه وآله به شدّت منع شد.
 بدون شك، اساسي‏ترين هدف اين سياست - كه رگه‏هاي خفيف آن از عصر رسول خداصلي الله عليه وآله آغاز و در زمان خلافت ابوبكر تقويت شد و سرانجام در زمان خلافت عمر، به صورت قانون لازم الإجراء و فراگير در آمد و تا پايان دوران حاكميّت اُمويان ادامه يافت - اين بود كه مخالفان اهل بيت، بتوانند با اجراي اين سياست، آثار حقّانيّت اهل بيت رسول خداعليهم السلام و امامان دوازده گانه را كه در تعداد بي‏شماري از احاديث رسول خداصلي الله عليه وآله آمده بود، نابود سازند. آنان گمان مي‏كردند كه با تداوم اين سياست، صحابه - كه حاملان احاديث رسول خداصلي الله عليه وآله بوده‏اند - خواهند مرد و احاديث پيامبر نيز با آنان در ميان خاك‏ها مدفون خواهد شد، امّا غافل از اين كه دين حق، صاحبي دارد و خداوند، اجازه نخواهد داد كه كساني بتوانند دين او و آثار حقّانيّت اهل بيت پيامبرصلي الله عليه وآله را نابود سازند. از اين رو، با وجود تلاش همه جانبه و كم‏نظير براي محو آثار حقّانيّت و فضايل اهل بيت، به خصوص فضايل و آثار حقّانيّت اميرالمؤمنين‏عليه السلام باز انبوهي از اين آثار، دور از چشم عوامل حكومت وقت، از زبان صحابه و اهل بيت رسول خداعليهم السلام به نسل‏هاي بعد انتقال يافت و سرانجام، در عصر تدوين حديث، تدوين شد و در آثار اوليّه‏ي امّت اسلامي، ثبت و ضبط گرديد.
 مخالفان اهل بيت عليهم السلام آن گاه كه فهميدند سياست منع تدوين حديث، آنان را به اهداف و خواسته‏هايشان نرسانْد، سياست جعل و تحريف را در پيش گرفتند



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت , تحريف ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 844
نویسنده : یه بنده خدا

انتظار، سهم چشماني است كه رو به آفتاب زيسته‏اند؛ سهم دستاني است كه شبگاهان، در وسعت نيايش، به جانب آسمان ريشه دوانيده‏اند، سهم دل هايي كه چون كبوتران خونين بال، در بي نهايتيِ سرخ جاودانه تپيده‏اند؛ گام‏هايي كه چون جنون گردباد، واژگون رقصيده‏اند تا تنهايي خاك را با آسمان در ميان نهاده باشند.
منتظران، مجنون زادگان ليلاي وجودند؛ عاشقاني دل سوخته كه لب به زمزمه‏تر كرده‏اند و در دل، شور و شوق و اميد پرورانده‏اند و پاي افزاري از صبر و شكيب ستانده‏اند تا خستگي راه، مجال‏شان ندهد كه به ((ماندن)) بينديشند كه بايد ((رفت)) تا به ((راه)) پيوست؛ چرا كه ((رفتن))، به راه مي‏پيوندد و ((ماندن))، به ركود.(1)
آري، حركت، رهاورد طبيعي انتظار است. آنان كه عظمت دروني خويش را يافته‏اند، آنان كه ابراهيم گونه سرود (( إنّي ذاهب إلي ربّي سيهدين ))(2) را سر مي‏دهند، آنان كه يافته‏اند حركت و تلاش به هدايت مي‏انجامد، و چه شيرين، جرعه جرعه از هدايت‏هاي مستمر حق بهره‏مند مي‏شوند.
آنان، با تمام وجود، روي خود را به آسمان دوخته، نداي (( إنّي وجّهت وجهي للّذي فطر السماوات والأرض ))(3) را زمزمه مي‏كنند و اين گونه ظهور هاديِ امّت را به انتظار مي‏نشينند.
اشاره: در نوشتار پيشين، چهار مورد از محورهاي مبحث انتظار (حقيقت، ضرورت، ابعاد، مباني انتظار) مورد باز كاوي قرار گرفت. در اين نوشتار، از زواياي ديگر، بايسته‏ها و رهاورد و پايان انتظار را مورد بررسي قرار مي‏دهيم.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت , پناه‏ , منتظر , ذكر ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 593
نویسنده : یه بنده خدا

انسان، در هميشه‏ي زمان و همه‏ي جاي زمين، با دل خستگي و دل بستگي روبه‏رو بوده، خسته از ديروز و امروز و دل بسته به فردا و در انتظار منجي!
 ((نجات)) از مفاهيم زيبايي است كه ريشه‏اي عميق در تاريخي كهن دارد و انسان‏ها، همواره، به اميد نجات و رهايي، در انتظار منجي بوده‏اند و آرزوي رؤيت طلوع خورشيد را داشته‏اند. و در پرتو اين اميد، هميشه تيرگي ظلم و ستم تيره صفتان را به سخره گرفته‏اند.
 اين قلم بر آن است كه ((نجات)) را در بستر تفكّر اسلامي و مسيحي، به صورت تطبيقي مورد كاوش  قرار دهد.

 يكم - ضرورت مطالعات تطبيقي
 مطالعات تطبيقي، ضرورت زندگي عصر ما است كه از تحوّل شگرف ارتباطات ناشي مي‏شود. در گذشته، با عدم توفيق انسان در عرصه‏ي ارتباطات، اين مهم، چندان ضرورتي نداشت، امّا در عصر ارتباطات، هر فكر و اطّلاعي كه در گوشه‏اي از دهكده‏ي بزرگ جهاني طرح شود، لحظاتي بعد، تمام مردم جهان، امكان دست‏يابي به آن را دارند.
 در آستانه‏ي جهاني شدن، مطالعات تطبيقي در همه‏ي زمينه‏ها - بويژه در عرصه‏ي دين و حوزه‏ي عقايد - بسيار لازم است؛ چرا كه مقوله‏ي فرهنگ و دين، نقش ممتازي را در روند جهاني شدن ايفا مي‏كند و در اين زمينه هم چون ساير زمينه‏هاي ديگر، برگ برنده در دست كسي است كه بهترين و عقلاني‏ترين سخن را عرضه كند؛ زيرا، انسان، به مقتضاي فطرت خود، از بهترين گفتارها استقبال مي‏كند.(1) اين نگاه تطبيقي هم مي‏تواند در حوزه‏ي اصول اديان و هم در حوزه‏ي آموزه‏هاي آن صورت پذيرد.
 يكي از آموزه‏هاي مهم، حياتي و نقطه‏ي مشترك همه‏ي اديان كه از رهاورد تطبيق آن، دستاوردهاي عظيم فكري و كاربردي نصيب جوامع بشري خواهد شد، مسئله‏ي ((نجات و انتظار منجي)) و چگونگي نگرش به فرجام جهان و تاريخ است.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت , نجات‏شناسي در اديان بزرگ , عصر , نجات , علايم ظهور , زمان ظهور ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 535
نویسنده : یه بنده خدا

1- امامت، مهم‏ترين جايگاه بحث‏هاي كلامي
 بحث و گفت و گو درباره‏ي خلافت و امامت، يكي از مهم‏ترين و ديرين‏ترين بحث‏ها و گفت و گوهايي است كه در جهان اسلام، پس از رحلت پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله ميان مسلمانان مطرح شده است. اگرچه پيش از اين مسئله، درباره‏ي مسائل ديگري اختلاف نظر پيدا شد، امّا اختلاف در فلسفه‏ي امامت و خلافت، داراي ويژگي‏هاي بي مانندي بود. عبدالكريم شهرستاني، پس از اشاره به پاره‏اي از اختلافات و مباحثه‏هايي كه به هنگام رحلت
پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله و پس از آن، ميان مسلمانان رخ داد، مي‏گويد:
 پنجمين اختلاف آنان - كه بزرگ‏ترين اختلاف ميان امّت اسلامي به شمار مي‏رود - اختلاف‏شان درباره‏ي امامت بود؛ زيرا، درباره‏ي هيچ يك از قواعد ديني، در هيچ زماني، چنان نزاع و ستيزي كه درباره‏ي امامت در گرفته است، رخ نداده است.
 وي، آن گاه به ماجرايي كه در سقيفه‏ي بني ساعده اتّفاق افتاد، اشاره كرده، گفته  است:
 مهاجران و انصار، درباره‏ي امامت، اختلاف كردند. انصار گفتند: ((اميري از ما و اميري از شما، عهده دار امر خلافت و امامت گردد.)) و سعد بن عباده را - كه بزرگ و رهبر آنان بود - از طرف خود پيشنهاد كردند. در اين هنگام، ابوبكر و عمر، وارد سقيفه شدند. عمر كه از پيش، مطالبي را در نظر گرفته بود تا در آن جمع و درباره‏ي امامت ايراد كند، مي‏خواست سخن بگويد، ولي ابوبكر مانع شد و خود به سخنراني پرداخت و پس از حمد و ثناي خداوند، مطالبي را ايراد  كرد.
 عمر مي‏گويد: ((او، همان چيزهايي را گفت كه من در نظر داشتم بگويم. گويا، او، از غيب آگاه بود. پس از پايان يافتن سخنان ابوبكر و قبل از آن كه انصار مطلبي بگويند، من با ابوبكر بيعت كردم، و مردم نيز با او بيعت كردند و در نتيجه، آتش فتنه خاموش شد. جز اين كه بيعت با ابوبكر، كاري شتاب زده و دور از تدبير بود كه خداوند، مسلمانان را از شرّ آن حفظ كرد. پس اگر فردي ديگر، آن را تكرار كند، وي را بكشيد. پس، هرگاه فردي بدون مشورت با مسلمانان با فرد ديگري بيعت كند، آن دو، خود را به هلاكت افكنده‏اند، و قتل‏شان واجب  است.)).



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت , خلافت , امامت ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 646
نویسنده : یه بنده خدا

در شماره‏ي پيشين، قسمت نخست مصاحبه با استاد، فراروي خوانندگان محترم قرار گرفت. ايشان، ضمن قبول اصل ملاقات با حضرت ولي عصر(ع) مراد از تكذيب مدّعيان مشاهده را در توقيع شريف حضرت حجّت به نايب چهارم، تكذيب مدّعيان نيابت و ارتباط برشمردند.
 در ادامه‏ي گفت‏وگو، استاد، در پاسخ به سؤالي در باره‏ي معيار صدق و كذب مدّعيان ملاقات (و نه نيابت) بحث اصلي در اين باب را حجيّت و عدم حجّيت ملاقات‏هاي صادقانه برشمرده، ضمن ردّ حجّيت خواب و امثال آن، برگشت كلام را به حجّيت كتاب و سنّت دانسته و فرمودند، در روايات مستفيض كه از خود حضرت در دوران غيبت صغرا رسيده، فقط، قرآن و روايات پدران گرامي‏اش حجّت‏اند و توصيه‏هايي كه در تشرّف‏هاي صحيح ديده مي‏شود، فقط، براي ملاقات كننده حجّيت دارد.
 در نهايت با مطلوب شمردن تمنّاي ديدار حضرت مهدي(ع) با توجّه به ادعيّه و روايات، ارتباط قلبي را مهم‏تر بيان كردند.
 و اينك ادامه گفتگو را پي مي‏گيريم:

            لطفاً بفرماييد چه نيازي وجود دارد كه امامي معصوم، ساليان طولاني، در غيبت باشد تا زمينه‏ي ظهور مساعد گردد؟ چه اشكالي دارد اگر بگوييم امام زمان(ع) در آينده متولّد مي‏شوند؟
         پرسش شما را به سه صورت ديگر هم مي‏توان مطرح كرد كه ظاهراً با صورت مذكور، متفاوت هست، امّا در مفهوم، يكسان اند.
 صورت يكم -  اصلاً، امامي كه پشت پرده‏ي غيبت باشد، چه امامت فعليّه‏اي دارد؟
 صورت دوم -  ضرورتي كه شيعه براي امامت معصوم معتقد است، چگونه با غيبت و پنهان بودن امام، تأمين مي‏شود؟
 صورت سوم -  ما، با يك برهان عملي و تطبيقي و تجربي به اين نتيجه مي‏رسيم كه بشريّت، بدون راهنمايي وهدايت
امام، نظم جامعه‏ي خودش را تأمين كرده است - اگر چه در راه خود، به قلّه‏ي مدينه‏ي فاضله نرسيده است - پس چه نيازي به امام معصوم دارد؟
 پاسخ اين پرسش‏ها، در فصل سوم كتاب الإمامة الإلهيّة آمده. همه‏ي، اين اشكال‏ها، از تعاريف ناقصي كه در مورد امامت ارائه گشته، ناشي شده است.
 متأسّفانه، از قديم الايّام، متكلّمان شيعه - با وجود زحماتي كه متحمِّل شده‏اند - در نوشته‏هاي خودشان، تعريفي را از امامت ارائه كرده‏اند، كه با ماهيّت امامت، طبق عقل و نقل قطعي، همخواني ندارد و ماهيّت امامت، خيلي فراتر از آن تعريف‏ها است.
 اگر ما با برداشت از دلايل قطعي كتاب و سنّت يا با براهين عقلي و عرفاني، بتوانيم تعريف امامت را به ماهيّت حقيقي خودش نزديك كنيم، همه‏ي اين اشكال‏ها، پاسخ داده  مي‏شود.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 669
نویسنده : یه بنده خدا

در اواخر سال 1379 برخي از مراكز و مؤسّسات فعّال پژوهشي و فرهنگي كشور، به هم پيوستند و ((ستاد احياء و گسترش فرهنگ مهدويّت)) را تشكيل دادند. نام مراكز و مؤسّسه‏ها به شرح زير است:
    1- امور فرهنگي مسجد مقدس جمكران؛
    2- بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود؛
    3- مؤسّسه‏ي فرهنگي موعود؛
    4- مؤسّسه‏ي فرهنگي انتظار نور؛
    5-  مركز پژوهش‏هاي اسلامي صدا و سيما.
    يكي از كارهاي اين ستاد، ((جشنواره‏ي برترين‏هاي فرهنگ مهدويّت)) در سالروز آغاز امامت امام عصر عليه السلام است و در نهم ربيع الاول هر سال برگزار مي‏شود. نخستين جشنواره، نهم ربيع‏الاوّل 1422 ه-. ق (12 خرداد 1380) برگزار شد.
دومين جشنواره، با موضوع ((مهدويّت در مطبوعات (بررسي موضوع مهدويّت از 22 بهمن 1357 تا 22 بهمن 1380 در مطبوعات) نهم ربيع الاول 1423 ه-. ق برابر با يكم خرداد 1381 در سالن اجتماعات دارالشفاء قم برگزار شد.
    مجموعه‏ي حاضر، سخنان آية الله هاشمي رفسنجاني، دامت بركاته، در جشنواره‏ي برترين‏هاي فرهنگ مهدويّت در مطبوعات مي‏باشد.

 تقدير از برگزاري همايش مهدويّت
 بسم الله الرحمن الرحيم. ابتدا، از اين كه اين برنامه‏ي مناسب را براي احياي حقايقي كه خيلي‏ها تلاش مي‏كنند تا آن‏ها را در تاريخ مدفون كنند، برگزار كرديد، تشكّر مي‏كنم و به كساني كه توفيق پيدا كردند و امتياز گرفتند و توانستند جايزه‏هاي اين همايش را به دست آورند، تبريك مي‏گويم. آناني هم كه جايزه‏اي دريافت نكرده‏اند، بدانند زحمت خود را كشيده‏اند و إن شاء الله، توفيقات شان بيش‏تر خواهد شد.
 به هر حال، براي مسابقه در كار خيري به نام اطّلاع رساني صحيح و مبارزه با بوق‏هاي تبليغاتي ضد ديني و ضد انقلابي، راهي باز شده است و إن شاء الله، اين تلاش، بيش‏تر خواهد شد.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 705
نویسنده : یه بنده خدا

الحمدللّه ربّ العالمين، والصلاة والسلام علي خيرِ خَلقِه محمّد و آله الطيبين الطاهرين الهداة المهديين.
 أعوذ بالله من الشيطان الرجيم. ((وَلَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِالذِّكْرِ أَنَّ الأرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ))(1)
 براي من، مايه‏ي افتخار و سرور است كه در اين مكتب و آموزشگاه، كه به صورت يك مركز تخصّصي و متعلّق به وليّ زمان، حجّت بن الحسن العسكري، عجّل اللّه تعالي فرجه الشريف، است، دقايقي، مزاحمت و  عرايضي را تقديم  كنم.
 از آن جا كه جلسه‏ي امشب، جلسه‏ي پاياني اين برنامه است، اين جانب، عرايضي را درباره‏ي حكومت صالحان در روي زمين كه به دستِ آن حضرت، صورت خواهد پذيرفت، تقديم مي‏كنم.

 حتمي بودن حاكميّت صالحان
 قرآن مجيد در سوره‏ي انبيا، آيه‏ي صد و پنج، چنين مي‏فرمايد:
 ((وَلَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُور مِنْ بَعْدِالذِّكْر أنّ الأرْض يَرثُها عِبادي الصّالِحُون))؛ ما، در زبور، پس از تورات، نوشتيم كه صالحان، وارثان زمين خواهند بود [ و اين زمين پهناور كه قرن‏ها، جولان گاه ستمگران و خون‏ريزان بوده است، به دست مردان صالح و پاك دامن اداره خواهد  شد.  ].
 قرآن، در اين مورد، از واژه‏ي ((كتبنا)) بهره گرفته است و اين، بدين سبب است كه ((كتابت))، مايه‏ي ثبات و استواري مكتوب است، و طبعاً، در آيه، كنايه از اين خواهد بود كه اراده‏ي قطعي خدا، بر وراثت صالحان تعلّق گرفته است، اراده‏اي كه در آن، بداء، رخ نخواهد داد.
 خوش بختانه، مضمون آيه، در زبور كنوني نيز موجود است و دست تحريف كنندگان، نتوانسته است اين حقيقت الهي را دگرگون سازد.
 در اين جا، پرسشي مطرح است و آن، اين است كه ((آيا حكومت صالحان كه وحي الهي از آن گزارش مي‏دهد، يك خبر غيبي و تعبّدي است كه ما بايد به آن ايمان بياوريم يا اين كه علاوه بر اين، با محاسبات اجتماعي نيز همراه است؟)).



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت ,
تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392
بازدید : 707
نویسنده : یه بنده خدا

عن مولانا المهدي عليه السلام: ((في ابنة رسول اللَّه لي أُسوة حسنة.)).(1) فاطمه‏عليها السلام الگوي مهدي‏عليه السلام و همه‏ي مهدي زيستان است. پيامبرصلي الله عليه وآله نيز از پيش‏تر فرموده بود: ((فاقتدوا (فاهتدوا) بالزهرة.)).(2)
 چشم به راه مهدي‏عليه السلام بايد الگوي مولا و مقتداي خود را نيك بشناسد تا در فراز و فرود ايام، توانايي موضع‏گيري مناسب را داشته باشد. ضروري است در ايام سوگ مهدي‏عليه السلام - فاطميّه - به بازشناسي دوباره‏ي اسوه‏اش زهراعليها السلام بپردازيم.

 بازشناسي
 زهرا عليها السلام كوثر خدا است. ليلة القدر خدا است. جلوه‏ي جمال خدا است و تفسير جلال خدا.
 زهرا عليها السلام ادامه‏ي رسول‏صلي الله عليه وآله است و همتاي علي‏عليه السلام و مادر مهدي(عليه السلام).(3)
 زهرا عليها السلام، حِصْنِ حَصينِ ولايت است و آموزگارِ متينِ شهادت.
 زهرا عليها السلام تلاوت بيداري است؛ سايبان شوق است؛ تولّد بالغ تاريخ است و بهار سرشار دل‏هاي آشنا.
 زهرا عليها السلام معرّف نهايت كمال زن است و اوج عروج يك انسان.
 چشمه‏ي غدير درباغ دستان پرتوان او، به بلوغي رسيد، و غديريان از دامان عصمت او، به رويشي رسيدند.
 ما، درباره‏ي زهراعليها السلام بيش‏تر به توصيف پرداخته‏ايم و نه تبيين، و آن چه نياز نسل معاصر ماست، تبيين است، و نه توصيف، تطبيق است و نه توجيه.
 پيچيدگي برخورد و عمق نگاه زهراعليها السلام همچون دشت نيست كه نشسته تا آخرش را ببيني و كرانه‏هايش را در آغوش نگاهت بنشاني، دريايي است بي‏كرانه، كوهي است به بلنداي تاريخ. همين است كه هرچه به قلّه‏اش نزديك‏تر شوي، چشم‏انداز بيش‏تري مي‏بيني، در حالي كه بيش از يك سويش را نديده‏اي.
 پيچش گام‏هاي زهراعليها السلام  چنان منشوري است كه اَبعادش به عدد زاويه‏ي ديدها و حوادث روزهاست.
 من مي‏خواهم از اين بي‏كرانِ بلندِ بي‏نهايت، سطري بنويسم. آيا تواني هست؟



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , مهدویت ,
تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392
بازدید : 692
نویسنده : یه بنده خدا

مطالعه و نقد و بررسي كتاب‏هايي كه در مقوله مهدويت به رشته نگارش درآمده، از جمله مواد درسي ((مركز تخصصي مهدويت)) است. همايش برترين‏هاي ((مهدويت)) در دهه هفتاد، فرصتي بود كه كتاب‏هاي اين مقوله، در گروه‏هاي مختلف مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد. كتاب ((عصر زندگي)) به دليل كسب رتبه چهارم كتاب‏هاي برگزيده اين دهه، در رشته پژوهشي - تحليلي در ميان 117 عنوان، انگيزه‏اي ايجاد كرد كه آن را به طور جدي مورد مطالعه و بررسي قرار دهيم.
 آنچه در ذيل مي‏آيد، معرفي و نقد و بررسي اين كتاب و بيان شايستگي‏ها و كاستي‏هاي آن است. اميد است اين كار، گامي هر چند كوچك، در مسير بالندگي كتاب‏هاي مهدويت و آگاهي افزون‏تر رهروان اين راه باشد.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: مهدویت , انتظار ,
تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392
بازدید : 536
نویسنده : یه بنده خدا

در يك نگاه كلي و جامع ((زيارت)) از سه ديدگاه قابل مطالعه و بررسي است :
       1. سلام،
       2. شهادت،
       3. توسل.
 هر يك از اين محورها، مضامين بلندي دارد در ((معنا و محتوا))؛
 ((سلام))، معرفت، محبت و اطاعت پاكان را صلا مي‏زند و تولاّي آنان را بازخواني مي‏كند. انسان با بيان سلام‏هاي خود مانند (السلام عليك يا سبيل الله الذي من سلك غيره هلك)، مهر و عشق خود را به ((تنها راه)) اظهار مي‏كند و به راه مي‏افتد.
 ((شهادت))، حضور يافتن در ساحت ((معرفت))، ((محبت)) و ((اطاعت)) و بار يافتن در ساحل ((تولاّيِ پاكان و پاكي‏ها)) است.
 اين حضور و گواهي، در گلزار سخن و كلام و دامنه سرسبز بيان، جلوه مي‏كند و زيبايي‏ها را در ((اشهد ان بولايتك تقبل الاعمال و...))، اين گونه به تماشا مي‏گذارد.
 با ((توسل)) به قامت بلند ((تنها راه))، روح خود را به سوي دشت و دمن ((پاكان)) روانه مي‏سازد و زمينه‏هاي درخواست و اجابت آن را از معبود خود فراهم مي‏كند و اين سان ناله و نجوا سر مي‏دهد: ((و اتوسل بك و... واسئله... أن تجعل لي كثرةً في ظهورك و رجعةً في ايّامك لا بلغ من طاعتك ومرادي)) و ((اللهم انصره نصراً عزيزاً و افتح له فتحاً يسيراً)) و ظهور، نصرت، فتح و... را براي ((تنها راه)) از خدا، دعا و طلب مي‏كند.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: مهدویت , انتظار ,
تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392
بازدید : 1272
نویسنده : یه بنده خدا

ياد آوري
 در بخش فرقه‏شناسي اين فصلنامه با موضوع ((مهدويت و فرقه‏هاي انحرافي)) دو مقاله در شماره‏هاي 1 و 2 آمده است. هر دو مقاله، با نگاهي خاص به بررسي فرقه ((شيخيه)) پرداخته‏اند و در باب پيدايش اين فرقه، رهبر و ويژگي‏هاي وي، موضع‏گيري عالمان نسبت به آنان و در نهايت بررسي و نقد عقايد پايه‏گذار ((شيخيه)) مطالبي آورده شد.
 اينك سلسله مقالاتي كه با اين قلم (به توفيق الهي) منتشر خواهد شد، در خصوص فرقه منحرف و ضالّه ((بهائيت)) است؛ و ليكن پيش از پرداختن به آن، لازم است ريشه‏هاي فكري‏اي كه به ((بابيت)) و ((بهائيت)) ختم شد، نقد و بررسي گردد تا خوانندگان با بصيرت بيشتر، در صدد كشف چگونگي راه‏يابي انحراف در ميان افراد و گروه‏ها برآيند. از اين رو، اينك با بسط بيشتري از ((شيخيه)) و ((افكار و اعتقادات آنان)) سخن خواهيم گفت تا جريان شكل‏گيري فرقه ضالّه ((بابيت)) و ((بهائيت))، به درستي ترسيم كرده، به نقد و بررسي عقايد آنان بپردازيم.
 



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: مهدویت , انتظار ,
تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392
بازدید : 523
نویسنده : یه بنده خدا

نوشته حاضر تقرير سلسله درس‏هاي ((حديث‏شناسي مهدويت)) از استاد شيخ نجم‏الدين طبسي است كه در ((مركز تخصّصي مهدويت)) در قم براي جمعي از طلاّب و دانش‏پژوهان ارائه شده است. از تلاش برادر حجت‏الاسلام سيدحسن واعظي از دانش‏پژوهان كوشاي اين مركز در تدوين اين درس‏ها سپاسگزاري مي‏شود.

 مقدمه:
 مسأله ((تسميه))، در بعضي از ابواب كتاب‏هاي حديثي و قواعد فقهي مطرح شده است. در اين نوشتار، نخست اين مسأله را از منظر ((حديث‏شناسي)) مورد پژوهش قرار داده، سپس حكم آن را استخراج و استنباط خواهيم كرد.
 در مورد ((حكم تسميه)) و نام بردن به اسم شريف حضرت ((بقية الله (ع))) با نام مخصوص آن حضرت (م. ح. م. د) - نه اسم‏ها و القاب ديگر ايشان - بيش از صد روايت ذكر شده است كه مي‏توان آن‏ها را به چهار دسته تقسيم كرد.
 يكم. رواياتي به طور مطلق و بدون هيچ قيد و شرطي، از تسميه به اسم حضرت نهي مي‏كنند؛ نه با قيد خوف و تقيه و... .
 امام هادي (ع) مي‏فرمايد: ((لايحلّ لكم ذكره باسمه؛(1) براي شما حلال نيست كه او را به اسم ياد كنيد)). در اين حديث هيچ قيدي وجود ندارد و بطور مطلق نهي شده است.
 امام صادق (ع) هم فرمود: ((لايسمّيه باسمه الاّ كافر؛(2) به جز كافر هيچ كس نام آن حضرت را نبَرد)). در اين حديث نيز هيچ گونه قيدي ذكر نشده است.(3)
 دوم. رواياتي از ذكر نام شريف آن حضرت، تا زمان ظهور نهي كرده است. حضرت عبدالعظيم حسني از امام هادي (ع) نقل مي‏كند: ((... لايحلّ ذكره باسمه حتي يخرج فيملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً...؛(4) به اسم ياد كردن آن حضرت (نام شريف را گفتن)، حلال نيست تا زماني كه ظهور كند و زمين را از قسط و داد آكنده سازد؛ پس از آن كه پر از ستم و بي‏داد شده باشد)).



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: مهدویت , انتظار ,
تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392
بازدید : 479
نویسنده : یه بنده خدا

اساتيد نعماني
پيش از آغاز سخن، اشاره به اين نكته مفيد است كه مراد از اساتيد (يا مشايخ)، در اين بحث (و يا ديگر بحث‏هاي حديثي - رجالي)، معنايي گسترده است كه كساني را هم كه نعماني از آنان، تنها يك روايت داشته، دربرمي‏گيرد. هم‏چنين اساتيد يا مشايخ يك راوي، كساني را كه آن راوي، از يكي از راه‏هاي معتبر، روايت دريافت داشته، شامل مي‏شود؛ هر چند آنان را ملاقات نكرده و تنها با اجازه از آن‏ها، روايت كند.
براي مشايخ نعماني، دو فهرست ارائه شده است: فهرست نخست در خاتمه مستدرك الوسائل(2) از سوي مرحوم محدّث نوري و فهرست ديگري در مقدمه چاپ كتاب غيبت به دست مصحح سختكوش و خدمتگزار اهل بيت(ع)، استاد غفاري.(3)
در فهرست دوم، نام محمد بن عثمان بن علاّن الدهني البغدادي، افزوده شده(4)، افزودن اين نام ضروري است، ولي پيشتر گفتيم كه در اين نام، دو تحريف (يكي از قسم قلب و ديگري از قسم تصحيف) رخ داده است. نام صحيح وي، عثمان بن محمد بن علاّن الذهبي (با ذال و باء) البغدادي است.(5)
در خاتمه مستدرك، چند نام جديد در فهرست اساتيد نعماني ديده مي‏شود كه با عنايت به اين كه روايت نعماني از آن‏ها را در جايي نيافتيم، ظاهراً از اشتباه نسخه نشأت گرفته است.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: مهدویت , انتظار ,
تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392
بازدید : 495
نویسنده : یه بنده خدا

در شماره پيش، جايگاه ((غيبت كبري))، در ميان مجموعه سنت‏هاي حاكم بر جوامع بشري تبيين گرديد، و زمينه سازي‏هاي قرآن كريم، و حركت روشنگرانه پيامبر(ص) و اهل بيت آن حضرت، براي تبيين غيبت طولاني آخرين امام معصوم، مطرح شد.
 اين زمينه‏سازي‏ها، عمدتاً در قالب آيه و روايت بوده و محتواي آن‏ها عموماً بيانگر فلسفه، معنا و ضرورت غيبت طولاني حضرت ولي عصر (عج) است. هم چنين شرايط زمان غيبت و ظهور و وظايف شيعيان در آن دوران، به گونه نظري مطرح شده است.
 پيامبران و امامان معصوم، پيوسته حضوري جدّي و روشن در جامعه داشته و با مردم عصر خويش در ارتباط بودند. مردم نيز به آنان دسترسي داشتند. زماني كه امام هفتم، در زندان رشيد عباسي به سر مي‏برد؛ يا امام هشتم در دربار مأمون، تحت نظر و زنداني بود؛ و يا امام يازدهم حيات خود را در زندان سپري مي‏كرد؛ مردم امام خويش را، در كنار خود احساس مي‏كردند و حضور او را، تسلّي بخش و مايه دلگرمي براي خود مي‏دانستند.
 اما غيبت طولاني امام دوازدهم، به معناي محروميت مردم از دسترسي به امام است، و چنين وضعيتي براي شيعياني كه با رهبران معصوم خود هميشه در ارتباط بودند و يا در دوران غيبت صغري به وكلاي ويژه امام (ع) دسترسي داشتند؛ امري غيرطبيعي بوده است. وجود امام معصوم - بدون امكان دسترسي به او - براي بسياري از مردم غيرقابل هضم مي‏بود. گذشته از اين كه احتمال سوءاستفاده از آن نيز مي‏رفت.
 انتقال دادنِ شيعيان، از دوران ((حضور و ظهور))، به دوران ((حضور و غيبت))، با چند روايت يا صِرف نظريه‏پردازي، امري غيرعملي و مشكل بود.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: مهدویت , انتظار ,
تاریخ : یک شنبه 24 شهريور 1392
بازدید : 510
نویسنده : یه بنده خدا

از مهم‏ترين وظايف و مسؤوليت‏هاي ((نائبان چهارگانه)) در عصر ((غيبت صغري))، دريافت و تحويل نامه‏هاي شيعيان، به امام عصر(ع) و متقابلاً پاسخ آنها به شيعيان بود. البتّه در عصرهاي پيش از ((غيبت صغري)) نيز يكي از مهم‏ترين راه‏ها براي ارتباط شيعيان با امامان معصوم(ع)، نامه‏ها و مكتوبات بود. به عنوان نمونه، ((عبدالرحمان بن حجّاج))، وكيل امام صادق(ع) و امام كاظم(ع) در عراق، به علت رفت و آمدي كه بين عراق و مدينه داشت، گاهي به عنوان رابط، بين برخي از وكيلان - همچون ((علي بن يقطين)) - با امام كاظم(ع) ايفاي نقش مي‏كرد.
 در يك مورد، علي بن يقطين ضمن دادن نامه‏اي، از وي خواست كه آن را به امام كاظم(ع) در مدينه برساند.(1) در موردي ديگر، علي بن يقطين از دوتن به نام‏هاي ((اسماعيل بن سلام)) و ((ابن حميد))، براي رساندن نامه‏هاي شيعيان عراق به امام كاظم(ع) بَهره برد.(2) البته شيوه ((ارتباط مكاتبه‏اي))، در موارد بسياري به عنوان ابزاري مطمئن، براي ارتباط ائمه(ع) با نمايندگان‏شان و بالعكس، پيش از عصر غيبت صغري مورد بهره‏برداري بود. نمونه يادشده درباره ((علي بن يقطين))، نامه ((عبدالله بن جندب))، به امام رضا(ع) و پاسخ‏آن حضرت(3) و... از اين مقوله است.(4) اين روش ارتباطي، در مواقعي كه ائمه هدي(ع) در حبس يا تحت نظر بودند، بيشتر كارآيي داشت.



:: موضوعات مرتبط: *****مهدویت***** , مقالات , ,
:: برچسب‌ها: مهدویت , انتظار ,

تعداد صفحات : 18


In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful Say: He, Allah, is One Allah is He on Whom all depend He begets not, nor is He begotten And none is like Him

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 469
بازدید دیروز : 3517
بازدید هفته : 7036
بازدید ماه : 10094
بازدید کل : 669994
تعداد مطالب : 477
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

:: [<-PostId->] - [<-PostDate->] - <-PostTitle->

------------------------------------------------------ اوقات شرعی -------------------------------------------

------------------------------------ تاریخ روز ------------------------------------------------------ //Ashoora.ir|Hadith Beginsحدیث موضوعی ------------------------------------------------ مهدویت امام زمان (عج) -------------------------------------------------------------- سوره قرآن -------------------------------------- وصیت شهدا ------------------------------------------ آیه قرآن -------------------------------------- ---------------------------------------- پخش زنده حرم ---------------------------------------- جنگ دفاع مقدس ---------------------------------------------- ذکر روزهای هفته -------------------------------------
Up Page
”YSTC.ir” ------------------------------- ========================

RSS

Powered By
loxblog.Com